رفتن به نوشته‌ها

کمتر (تقریباً) به طور قطعی بیشتر: مقدمه ای برای قانون Hick برای طراحان وب

قانون Hick شرح می دهد که چگونه تعداد انتخاب هایی که به افراد ارائه می دهید بر زمان پاسخگویی آنها تأثیر می گذارد. این پیامدهای مهمی برای طراحی UX و UI ، هدایت معیارهای مهم مانند گزاف گویی ، تعامل و میانگین زمان در صفحه دارد.

وقتی در سال 1951 ، ویلیام ادموند هیک (“هیکی به دوستانش؟!)) و ری (با” a “) هیمن تحقیقی را در مورد پاسخ مردم به چند چراغ چشمک زن منتشر کرد ، هیجان عمومی را تصور کنید. مطمئن هستم هیچ کس نمی تواند تصور کند که این کار برای عصر اطلاعات چقدر مهم است ، زیرا البته در آن زمان ، یک بانک چراغ چشمک زن تقریباً به اوج پیشرفت فن آوری رسیده بود.

تحقیقات آنها با دقت بیشتری به عنوان قانون هیک-هیمن شناخته می شود ، نتیجه گیری (نه واقعا زمین شکن) است که هرچه گزینه های بیشتری را برای انتخاب انتخاب کنید ، مدت زمان بیشتری برای انتخاب شما طول می کشد – ما هنوز منتظریم ببینیم آنها چه فکر می کنند در مورد رطوبت آب

بله ، خوب

در واقع ، برخی از مفاهیم واقعاً مهم این قانون وجود دارد. این رشته های متنوعی مانند هواپیمایی ، دفاع شخصی و البته طراحی وب را لمس می کند. نحوه کار آن در اینجا است:

 

قانون Hick چیست؟
به زبان ساده (هیک) ، هر دو هیک و هیمن دریافتند که ، وقتی گزینه های بیشتری به افراد ارائه می شود ، افزایش زمان پاسخ آنها لگاریتمی است. این فقط به این معنی است که ، با افزایش تعداد انتخاب ها ، زمان پاسخ با سرعت کمتری افزایش می یابد. در پایان ، افزایش تعداد گزینه ها تفاوت زیادی ایجاد می کند.

شما می توانید محور افقی را به عنوان تعداد مواردی که می توانید انتخاب کنید و محور عمودی را زمان بدانید. توجه داشته باشید که برای 1 مورد ، زمان انتخاب 0 است. افزودن گزینه های بیشتر تفاوت زیادی در ابتدا ایجاد می کند ، اما نسبت به پایان بسیار کمتر است.

همانطور که خواهیم دید ، این قانون فقط برای لیست های طبقه بندی شده اعمال می شود و با پیچیدگی بیشتر انتخاب ها ، خراب می شود.

در واقع نوعی جستجوی دودویی را توصیف می کند. کسانی که بیش از من در زمینه علوم کامپیوتر پیشرفت کرده اند ، تشخیص خواهند داد که این بدان معناست که نیمی از موارد باقی مانده در یک زمان جستجو می شوند. نیمی از باقیمانده تقسیم می شود ، نیمی از آن جستجو می شود و غیره. از نظر انسانی ، این مثل این است که با تصمیم گیری در مورد راست یا چپ شروع به جستجو ، مثلا یک میز بوفه ، کنید. سپس ، انتخاب سمت راست ، تصمیم گیری در مورد شروع با سوپ یا سالاد.

این قانون به طور مساوی برای تعداد محرک ها (مثلاً موارد منو) و تعداد پاسخها اعمال می شود. بنابراین منویی مانند این:

تصویر 2
پردازش زمان بیشتری نسبت به منویی مانند این نیاز دارد:

تصویر 3
اگر نمی توانید به طور منطقی گزینه ها را تقسیم کنید (به عنوان مثال لیست تصادفی است) ، جستجو به صورت باینری کمکی نخواهد کرد. این امر در شرایطی که با رابط کاربری آشنا هستید نیز درست است یا از قبل حدس می زنید (به درستی) کدام گزینه ها را به شما پیشنهاد می شود. بنابراین ، اینها موارد استثنایی در قانون هیک هستند.

برای مثال ، هنگام تصمیم گیری درباره “نحوه مدیریت وقت خود” واقعاً اعمال نمی شود …

تصویر 4
انتخاب مدیریت زمان توسط Jean-Louis Zimmerman از طریق Flickr.

 

ارتباط با طراحی وب
در اینجا یک قانون ساده وجود دارد: هر چقدر طول می کشد تا یک انتخاب انجام شود ، راحت تر می شود بدون هیچ انتخابی. آن طراح نباش! بیشتر اوقات ، کمتر بیشتر است.

چهار معیار عملکرد وجود دارد که به شدت تحت تأثیر قانون Hick قرار دارند:

گزاف گویی
نامزدی
میانگین زمان حضور در صفحه
تجربه کاربر ذهنی
اگر UX خود را روشن کرده باشید ، مطمئناً متوجه خواهید شد که هر یک از اینها بر میزان بازدید ، رتبه بندی جستجو و در نهایت – اگر یک تجارت پول ساز باشد – تأثیر می گذارد. بیایید به ترتیب به هر یک نگاه کنیم:

شروع کنید
مشکل بزرگ در اینجا اضافه بار اطلاعات است. اگر به یک صفحه فرود می روید و چیزی شبیه به این را می بینید:

تصویر 5
شما “ممکن است” با تلاش برای تصمیم گیری در مورد اینکه کجا باید بروید شروع کنید ، اما خیلی زود شما فقط می خواهید ، اشتباه می کنید … بروید. این یکی از دلایل خوب است که چرا کمتر بیشتر است.

نامزدی
کاربران نمی خواهند با تصمیمات سختی روبرو شوند یا زمان زیادی را برای گذراندن مواردی مانند ثبت نام صرف کنند. آنها می خواهند در اسرع وقت به محتوایی که در جستجوی آن هستند برسند. اگر روند ثبت نام شما به این شکل است:

تصویر 6
احتمالاً با چنین چیزی بهتر خواهید بود:

تصویر 7
حتی اگر در ادامه از آنها اطلاعات بیشتری بخواهید ، می توانید این کار را به صورت تکه های کوچک انجام دهید. در غیر این صورت ، خطر از دست دادن افراد در نیمه راه را دارید.

زمان متوسط ​​در صفحه
این وضعیتی است که ممکن است کمتر نباشد: هرچه تعداد موارد بیشتری در صفحه یا در یک منو داشته باشید – همانطور که قانون Hick به شما می گوید – مدت بیشتری آنها را صرف آن خواهید کرد. قمار این است که داشتن بیش از حد موارد خطر بازگشت را به خطر می اندازد.

تجربه کاربر ذهنی
از بسیاری جهات ، آنچه کاربران درباره تجربه خود می گویند یا احساس می کنند ، مهمتر از هر معیار سخت است. ناامیدی را به عنوان مثال در نظر بگیرید. اگر هرگز “User Inyerface” را ندیده اید و / یا هرگز احساس ناامیدی نکرده اید ، آن را امتحان کنید ، خنده دار است. و همچنین نه

از نظر قانون Hick ، ​​User Inyerface سه مورد مهم را نشان می دهد:

اگر گزینه ای پیدا نکردید ، به عنوان گزینه حساب نمی شود.
مگر اینکه از یک روش ثابت برای شناسایی گزینه های بالقوه (به عنوان مثال تغییر نشانگر ماوس یا برچسب مربوطه) استفاده کنید ، همه چیز به یک گزینه بالقوه تبدیل می شود!
ناامیدی یک راننده قدرتمند برای کنار گذاشتن هر فعالیتی است ، مهم نیست که چقدر بخواهید آن را به پایان برسانید.
به احتمال زیاد شما چند دقیقه در آن سایت خواهید بود (برای AToP و Bounce عالی است) اما هرگز ، هرگز دوباره برنگردید.

 

موارد مهم برای قانون Hick
قانون هیک قدرتمند است اما در هر شرایطی اعمال نمی شود. به عنوان یک طراح وب ، می توانید از هر دو این حقایق به نفع خود بهره ببرید.

موارد منوی گروه با هم
با استفاده از عناوین معنی دار: برای مثال ، دسته بندی های محصول ، یک انتخاب گسترده را به تعداد کوچکتر تبدیل می کند:

تصویر 8
زمان تصمیم گیری کوتاه تر خواهد بود و کاربران شما یک تجربه خنک و سریع را تجربه می کنند.

  • قرارداد را در نظر بگیرید
    با استفاده از رنگ ، شکل ، اندازه و بافت متضاد ، می توانید انتخاب ها را با وضوح بیشتری نشان دهید. علاوه بر روشی برای گروه بندی گزینه های مشابه یا مهم ، از این روش برای کاهش زمان پاسخ و بهبود تجربه کاربر از آشنایی استفاده می کند. یک مثال خوب در این مورد راهنمایی کاربران به سمت گزینه های “ایمن” برای کمک به آنها در جلوگیری از نتایج منفی است.

درباره اهداف فکر کنید
به یاد داشته باشید که فرایند تصمیم گیری همیشه با یک هدف شروع می شود. اهداف احتمالی کاربران خود را درک کنید. هنگام سفارش و گروه بندی منوها ، به این فکر کنید که کاربران چگونه گزینه های خود را تقسیم بندی می کنند. به عنوان مثال WhatsApp قبل از ارائه لیست حروف الفبا ، 5 “تماس مکرر” را ارائه می دهد.

تصویر 9
تحقیق و آزمایش
آن را به حال خود رها نکنید. ببینید چه چیزی برای سایتهای دیگر و مهمتر از همه برای کاربران شما کار می کند

قبل از زنده ماندن

 

استثناهایی در قانون هیک
موارد استثنایی در قانون Hick ، ​​جدا از لیست های طولانی و نامرتب (که می خواهید به هر قیمتی از آنها اجتناب کنید) شامل مواردی است که آشنایی وجود دارد و کاربران می توانند آینده را حدس بزنند.

برآورده شدن انتظارات
قراردادهای روشنی برای مواردی مانند دکمه ها ، پیوندها ، سلسله مراتب اطلاعات و نمادهای استاندارد وجود دارد. با رعایت این قراردادها ، به کاربران خود اجازه می دهید قانون Hick’s را نقض کنند و در تصمیم گیری خود حتی در زمان انتخاب گزینه های زیادی صرفه جویی کنند.

کاربران خود را فراموش نکنید
شما سایت یا برنامه خود را کاملاً خوب می دانید ، بنابراین ، در آزمایش کار خود ، تجربه شما بسیار نرمتر از آنها خواهد بود. قبل از اینکه مشتری این کار را انجام دهد ، افراد دیگر را وادار کنید تا آن را برای شما آزمایش کنند.

 

امتیاز کلیدی
قانون Hick به این معنی است که هرچه گزینه های بیشتری به کاربران خود ارائه دهید ، انتخاب آنها برای شما بیشتر طول می کشد. در زمینه طراحی وب ، زمان انتخاب طولانی به معنای گزاف گویی بالاتر ، تعامل کمتر و ناامیدی بیشتر کاربر است. به همین دلیل است که ، به طور کلی ، همیشه کمتر همیشه بیشتر است.

این قانون بر اساس انتخاب باینری است ، بنابراین مهم است که گزینه هایی را که ارائه می دهید تقسیم بندی کنید و آنها را به روشهای روشن ، منطقی و کاربرمحور مرتب کنید. این کمک می کند تا منوهای بزرگ را به “گزینه های فرعی” کوچکتر تقسیم کنید. شما می توانید روش های خلاقانه ای برای انجام این کار با مواردی مانند رنگ ، شکل و بافت پیدا کنید.

در مورد زمان متوسط ​​صفحه ، تعادل بین کاهش زمان انتخاب و توجه به تعادل وجود دارد. هرچند واقع بینانه ، UX مهمتر از سنجه است.

https://www.webdesignerdepot.com/2019/12/less-is-almost-definitely-more-an-introduction-to-hicks-law-for-web-designers/

منتشر شده در آخرین ها

اولین باشید که نظر می دهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.